اجرای استراتژی کارگر ایرانی- تولید ایرانی
پنجشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۲:۰۰ ق.ظ
اجرای استراتژی کارگر ایرانی _ تولید ایرانی - دکتر مهدی حنطه
روز جهانی کارگر همیشه بهانهای جهت اندیشیدن به جایگاه والای کارگر در نظام اقتصادی کشور است. اهمیت نقش کارگر در روند توسعهی کشورها به گونهای است که یک روز را در تقویم جهانی به خود اختصاص داده است. کارگر ایرانی اما در جبههی جهاد اقتصادی، همواره به عنوان پیش گام ایفای نقش نموده تا چرخ توسعهی ایران از حرکت باز نماند.
1- کارگر ایرانی به عنوان سرمایهی انسانی در فرآیند تولید کالا و خدمات، علاوه بر ایجاد ارزش افزودهی اقتصادی، تلاش میکند تا فرهنگ غنی ایرانی- اسلامی کار شایسته را در فرآیند تولید نهادینه کرده و از این راه با استفادهی بهینه از سایر عوامل تولید، بهرهوری اقتصادی و در نهایت تولید کالای یک جامعه را ارتقا بخشد. در حوزهی جهاد اقتصادی، که استیلای اجانب از راه اعمال انواع تحریمها، محدودیتها و موانع موضوعیت یافته و به طور دایم بیشتر میشود، این کارگر ایرانی است که با همکاری نهادهای تحقیق و توسعه، تلاش خواهد نمود تا کشور را از وابستگی به محصولات بیگانگان بینیاز سازد. حجم عظیمی از نوآوریهای تکنولوژیک که در سالهای اخیر به وقوع پیوسته شاهد این مدعا است.
2- ارتباط ارگانیک و سه جانبهی کارگر- کارفرما- دولت در حوزهی روابط کار باید به گونهای باشد که همواره بین سه رأس این مثلث یک هم افزایی سیستمی وجود داشته باشد به نحوی که این سه جز یکدیگر را تقویت نموده تا از حاصل آن بتوان تولید و خدمت باکیفیتتری را انتظار داشت. در این میان اما، اصلاح و بهبود فضای کسب و کار در کنار اصلاح و بهبود قانون کار از جمله ضرورتهایی است که بیشتر از گذشته و به ویژه در فضای جهاد اقتصادی توجه به آن احساس میشود. بدون تردید نهاد کارفرمایی بدون داشتن یک نهاد کارگری توسعه یافته، نخواهد توانست تولید و خدمت رقابتی را در مواجهه با دنیای داخل و خارج عرضه نماید. عکس این مسأله نیز صادق بوده لذا داشتن نهادهای کارفرمایی و کارگری توانمند لازم و ملزوم یکدیگر بوده و در کنار این دو مؤلفه، این دولت توسعهگرا خواهد بود که با تنظیم و برقراری روابط دو جانبه، تسهیل در فرآیند تولید را موجب خواهد شد.
3- طبق احکام و مواد قانون برنامهی توسعه، مقرر شده که ایران رشد 8 درصدی اقتصادی را تجربه کرده تا از رسیدن به آرمانهای سند چشمانداز عقب نماند. در این میان بخش قابل توجهی از این رشد 8 درصدی، به رشد حاصل از بهرهوری عوامل تولید اختصاص یافته است. یک قسمت از بهرهوری عوامل تولید، بهرهوری نیروی کار میباشد که کارگر ایرانی در پیشاهنگ آن قرار دارد. آموزشهای قبل از انجام کار از یکسو و آموزشهای حین انجام کار، میتواند این مهم را امکانپذیر نموده و مهارت و تخصص کارگران را افزایش دهد. تجربهی کشورهای با رشد اقتصادی بالا همچون چین، مؤید این نکته است که در کنار استفاده از فنآوریهای بالا، بهرهوری کارگران چینی بسیار بالا بوده به نحوی که توانستهاند با تولید محصولات متنوع، اقتصاد جهانی را به چالش دعوت کنند.
4- استراتژی کارگر ایرانی- تولید ایرانی از منظر تئوری بازیها یک استراتژی برد- برد میباشد، به نحوی که با عملیاتی نمودن این راهبرد، هم کارگر و هم تولید ایرانی در جایگاه بهتر و والاتری قرار خواهند گرفت. در فضای جهادی جهت حفظ و صیانت از تولید داخلی، این کارگر ایرانی است که با تمام کمبودهای تکنولوژیک توانسته است تولید داخلی را حفظ و سپس ارتقا بخشد. استفادهی منطقی از استراتژی جایگزینی واردات یعنی جایگزین کردن تولید داخلی به جای محصولات وارداتی، ضمن آنکه منجر به جلوگیری از خروج ارز از کشور شده، میتواند به بهبود فضای اشتغال و کاهش بیکاری بیانجامد. با اتخاذ تدابیر صحیح رقابتی میتوان، به تدریج محصولات داخلی را با تلاش کارگر ایرانی در فضای جهانی معرفی نمود که در این صورت نام کارگر ایرانی به عنوان یک برند و نشانهی معتبر از جایگاه ویژهای در دنیا برخوردار خواهد شد. در آن صورت میتوان از انتقال و صدور فرهنگ ایرانی – اسلامی نیز صحبت به میان آورد.
روز جهانی کارگر همیشه بهانهای جهت اندیشیدن به جایگاه والای کارگر در نظام اقتصادی کشور است. اهمیت نقش کارگر در روند توسعهی کشورها به گونهای است که یک روز را در تقویم جهانی به خود اختصاص داده است. کارگر ایرانی اما در جبههی جهاد اقتصادی، همواره به عنوان پیش گام ایفای نقش نموده تا چرخ توسعهی ایران از حرکت باز نماند.
1- کارگر ایرانی به عنوان سرمایهی انسانی در فرآیند تولید کالا و خدمات، علاوه بر ایجاد ارزش افزودهی اقتصادی، تلاش میکند تا فرهنگ غنی ایرانی- اسلامی کار شایسته را در فرآیند تولید نهادینه کرده و از این راه با استفادهی بهینه از سایر عوامل تولید، بهرهوری اقتصادی و در نهایت تولید کالای یک جامعه را ارتقا بخشد. در حوزهی جهاد اقتصادی، که استیلای اجانب از راه اعمال انواع تحریمها، محدودیتها و موانع موضوعیت یافته و به طور دایم بیشتر میشود، این کارگر ایرانی است که با همکاری نهادهای تحقیق و توسعه، تلاش خواهد نمود تا کشور را از وابستگی به محصولات بیگانگان بینیاز سازد. حجم عظیمی از نوآوریهای تکنولوژیک که در سالهای اخیر به وقوع پیوسته شاهد این مدعا است.
2- ارتباط ارگانیک و سه جانبهی کارگر- کارفرما- دولت در حوزهی روابط کار باید به گونهای باشد که همواره بین سه رأس این مثلث یک هم افزایی سیستمی وجود داشته باشد به نحوی که این سه جز یکدیگر را تقویت نموده تا از حاصل آن بتوان تولید و خدمت باکیفیتتری را انتظار داشت. در این میان اما، اصلاح و بهبود فضای کسب و کار در کنار اصلاح و بهبود قانون کار از جمله ضرورتهایی است که بیشتر از گذشته و به ویژه در فضای جهاد اقتصادی توجه به آن احساس میشود. بدون تردید نهاد کارفرمایی بدون داشتن یک نهاد کارگری توسعه یافته، نخواهد توانست تولید و خدمت رقابتی را در مواجهه با دنیای داخل و خارج عرضه نماید. عکس این مسأله نیز صادق بوده لذا داشتن نهادهای کارفرمایی و کارگری توانمند لازم و ملزوم یکدیگر بوده و در کنار این دو مؤلفه، این دولت توسعهگرا خواهد بود که با تنظیم و برقراری روابط دو جانبه، تسهیل در فرآیند تولید را موجب خواهد شد.
3- طبق احکام و مواد قانون برنامهی توسعه، مقرر شده که ایران رشد 8 درصدی اقتصادی را تجربه کرده تا از رسیدن به آرمانهای سند چشمانداز عقب نماند. در این میان بخش قابل توجهی از این رشد 8 درصدی، به رشد حاصل از بهرهوری عوامل تولید اختصاص یافته است. یک قسمت از بهرهوری عوامل تولید، بهرهوری نیروی کار میباشد که کارگر ایرانی در پیشاهنگ آن قرار دارد. آموزشهای قبل از انجام کار از یکسو و آموزشهای حین انجام کار، میتواند این مهم را امکانپذیر نموده و مهارت و تخصص کارگران را افزایش دهد. تجربهی کشورهای با رشد اقتصادی بالا همچون چین، مؤید این نکته است که در کنار استفاده از فنآوریهای بالا، بهرهوری کارگران چینی بسیار بالا بوده به نحوی که توانستهاند با تولید محصولات متنوع، اقتصاد جهانی را به چالش دعوت کنند.
4- استراتژی کارگر ایرانی- تولید ایرانی از منظر تئوری بازیها یک استراتژی برد- برد میباشد، به نحوی که با عملیاتی نمودن این راهبرد، هم کارگر و هم تولید ایرانی در جایگاه بهتر و والاتری قرار خواهند گرفت. در فضای جهادی جهت حفظ و صیانت از تولید داخلی، این کارگر ایرانی است که با تمام کمبودهای تکنولوژیک توانسته است تولید داخلی را حفظ و سپس ارتقا بخشد. استفادهی منطقی از استراتژی جایگزینی واردات یعنی جایگزین کردن تولید داخلی به جای محصولات وارداتی، ضمن آنکه منجر به جلوگیری از خروج ارز از کشور شده، میتواند به بهبود فضای اشتغال و کاهش بیکاری بیانجامد. با اتخاذ تدابیر صحیح رقابتی میتوان، به تدریج محصولات داخلی را با تلاش کارگر ایرانی در فضای جهانی معرفی نمود که در این صورت نام کارگر ایرانی به عنوان یک برند و نشانهی معتبر از جایگاه ویژهای در دنیا برخوردار خواهد شد. در آن صورت میتوان از انتقال و صدور فرهنگ ایرانی – اسلامی نیز صحبت به میان آورد.
۹۳/۰۲/۱۱