استراتژی «شمشیر داموکلس»؛ برگ برنده سوریه مقابل غربی ها
سه شنبه, ۹ آبان ۱۳۹۱، ۰۷:۲۱ ق.ظ
به گزارش خبرنگار سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، حسن عباسی در بیست و دوم تیرماه 1391در نهمین اجتماع بزرگ حزب الله سایبر - سوریه خط اول مقاومت که در سالن سیدالشهدا برگزار شد، به بیان تحلیل درباره ابعاد مسئله سوریه و سناریوهای احتمالی غرب برای این پرونده پرداخت.
بنابراین گزارش، در ادامه مشروح سخنان حسن عباسی در این همایش میآید:
خیلی خوشحالم که در این همایش حضور دارم و به همراه یکدیگر به بررسی برخی سناریوهای مقابل مسئله سوریه که در برابر کفر جهانی ایستاده است، خواهیم پرداخت و نکاتی چند را درباره سناریوهای احتمالی درگیری صهیونیست و امپریالیسم با قطب محور مقاومت در منطقه را ارزیابی خواهیم کرد.
نکتهای که اهمیت دارد این است که در حال حاضر پس از 19 ماه از وقوع بیداری اسلامی در منطقه میگذرد و بیداری اسلامی 12 کشور عربی اسلامی را در بر گرفته است و 4 حاکم دست نشانده غربی را سرنگون کرده است.
در شرایطی که کشور بحرین، عربستان، اردن و سایر کشورها درگیر یک عملیات رهایی بخشی از طریق انقلاب آرام هستند، گسترش شیوه انقلابی گری دوره دهه 60 میلادی با عملیاتهای تروریستی و چریکی در قلب دولت سوریه برای ما حائز اهمیت است.
نکته مهم این است که چرا دشمن به این شیوه دست زده و آینده آن چه خواهد شد؛ این موضوع را در این همایش به طور مختصر تحلیل میکنیم البته بیشتر از اینکه مخاطب ما مردم ایران و دایره جهانی باشد روی سخن ما با جبهه کفر است که بداند نوع سناریوها و طرحریزی درگیریها چگونه است.
در سال 1993 بخش افراطی درون ایالات متحده امریکا، کتابی را به نام شاه جنوب منتشر کرد در نسبت میان شاه جنوب و شاه شمال قطب امپراتوری موسوم به امپراتوری روم، بازگشت به دوره طلایی خود در دوران حکومت روم باستان را هدف گذاری کرده اند با مرکزیت واتیکان و کشورهای اروپایی و غرب شاه شمال را سربخش نهایی کتاب دانیال نبی قرار دادند که در این کتاب شاه شمال در آخرالزمان رقم میخورد و در شاه جنوب نیز محورهایی مانند لیبی و اتیوپی رقم خورده و دو کشور ایران و سوریه نیز به عنوان عناصر شاه جنوب برای شاه شمال خطر محسوب میشوند.
در چند سال اخیر برای این مسئله یک مجله ویژه منتشر کرده اند به نام فیلادلفیا ترومیت پتس و به طور جدی مبتنی بر کتاب مقدسشان این فراز را تئوریزه کردند که درگیری نهایی میان شاه جنوب و شاه شمال میان ایران و امپراتوری روم یا همین غرب رخ میدهد و مواردی در سوریه در متن آن قرار دارد سوای از این افسانه پردازی ها وگمانه زنی ها که نشانه ضعف تئوریک نظام سلطه و امپریالیست است.
جهان استکبار در شرایطی که نزدیک به 16 تریلیون دلار بدهی خارجی دارد و درست در شرایطی که 27 کشور اتحادیه اروپا در کف خیابان ها به دلیل مشکلات اقتصادی درگیر هستند، شرایطی را ایجاد کردند که جریان بیداری اسلامی را منحرف کنند.
به باور اینها موج اول بیداری که به انقلاب اسلامی ایران منجر شد و موج دوم بیداری که کشور اسلامی لبنان و فلسطین را رقم زد و موج سوم بیداری که امروز دوازده کشور عربی اسلامی را فراگرفته باید تاخت و این سه موج را مهار کرد، هرچند سال گذشته رهبر معظم انقلاب در اردیبهشت ماه فرمودند موج چهارم بیداری اسلامی مستضعفین به متن اروپا میرود که امروز همه شاهد این مسئله هستیم، موج پنجم بیداری را نیز در شهریور سال گذشته تحت عنوان جنبش والاستریت دیدید، این موج مردم شهرهای امریکا را فراگرفت و مردم آن اذعان داشتند که این حرکت را از مردم مصر ایده گرفته اند و حرکت را رقم زده اند و تا مرز کاخ سفید پیش رفته است.
حال امروز در چنین شرایطی چرا جریان سلطه کشور سوریه را بر خلاف حرکت طبیعی تحت فشار و سیطره خود قرار داده است؟ این مسئله از چه منطقی تبعیت میکند؟
عمده ترین تلاشی که در طول ماههای اخیر امریکا و رژیم صهیونیستی انجام دادهاند این است که القاء کنند آنچه که در منطقه رخ میدهد پدیده ضد صهیونیستی و ضد امریکایی نیست بلکه علیه استبداد است و این استبداد درون سوریه نیز وجود دارد چون سوریه با رژیم صهیونیستی و امریکا رابطهای ندارد و میخواهند بگویند که مردم در سوریه نیز چنین مطالباتی را دارند.
یک اشتباه استراتژیک را کارشناسان ایالات متحده انجام دادند، باید به کارشناسان استراتژیست ایالات متحده بگوییم که در دهه 60 میلادی و عصر چه گوآرا سیر میکنید، اگر خود شما انقلاب های مخملی را در جهان دنبال میکنید پس این چه منطقی بود که طالبان و القاعده را با هماهنگی قطر به راه انداختید و برای آنها در دوحه قطر دفتر تأسیس کردید و پول های میلیاردی به آنها دادید و این گروه را روانه سرزمین سوریه کردید و خواستید با تروریست عریان و علنی انقلاب به پا کنید؟
این تئوریهای آقای جین شارپ و تئوریهای هانتینگتون کجا به درد میخورد در شرایطی که تروریست در همه جا نکوهش شده است و نفرت همه را برانگیخته شما با تروریست و خشونت علنی در شهرهای سوریه سعی کردهاید به چه چیز برسید؟
بزرگترین اشتباه استراتژیک غرب این بود که با خشونت علنی در سوریه وارد شد من تعجب میکنم که آقای هنری کیسینجر که 90 سالش است و احتمالا آلزایمر گرفته و گفته است که سوریه را باید از درون به آتش کشید، ز چه منطقی تبعیت میکند، انقلاب یعنی آن چیزی که مردم بحرین از صبح تا شب با دست خالی به دنبال آن هستند.
اگر چنین تجمعی از مردم معارض دولت سوریه در کف خیابانها دیدیم میتوانیم بپذیریم که ادعای شما در مورد انقلاب مردمی در سوریه درست است اما این تروریسم علنی و عریان که القاعده به عنوان گروهکی که یک گلوله هم به سمت رژیم صهیونیستی نینداخته است در میان آن است تعجب برانگیز است ما انتظار نداشتیم که القاعده در زمانی که حزب الله در جنوب لبنان میجنگید علیه رژیم صهیونیستی حتی یک تیر شلیک کند اما وقتی مردم مظلوم غزه در سال 1387 مورد هجوم بودند آیا نباید القاعده نشان میداد هم فکر آنها (حماس) است.
هیچ گاه و در هیچ بزنگاه تاریخی ما مشاهده نکردیم که جریان وهابیت علیه رژیم صهیونیستی عمل کند.
استکبار و انگلستان در منطقه ما سه جریان را بوجود آوردند، اول ایجاد مذهب دست ساز جعلی یعنی قادیان گری در سرزمین پاکستان که محصول آن سلمانرشدی است؛ دوم جریان جعلی بهائیت در ایران و سوم جریان جعلی وهابیت در درون سرزمین حجاز شرایطی را ایجاد کرده که هر گاه انگلستان و جریان سلطه به آن نیاز داشتند این جریان منفی در حمایت از آنان به صحنه بیاید و دلیل اینکه نمیبینید وهابیت علیه رژیم صهیونیستی عمل کند همین است؛ اما این گروه تمام توان و انرژی خود را گذاشته است تا سوریه را به آتش بکشد البته باید ببینیم چه مقدار میتوانند موفق باشند.
نکته کلیدی و اساسی این است که با شروع این انقلاب ها، ایالات متحده به کشورهای ترکیه و عربستان دو مأموریت همزمان داده است، عربستان نقش ممانعت از استمرار این انقلابها را به عهده دارد و ترکیه نیز از لاک خود که ادعای اسلامگرایی داشت خارج شده و نشان داد که چقدر به اسلام باور دارد.
در این میان ترکیه وارد شد و ملتهای منطقه را به جمهوری مدل ترکیه دعوت کرد همان روز که دولت اردوغان و عبدالله گل سر کار آمدند خبرنگاران به من گفتند که دولت اسلام گرا سر کار آمده است در آنجا گفتم اگر میخواهید عمق اسلامی جمهوری اسلامی را ببینید به شهر قم نگاه کنید و میبینید تعدادی عالم و فقیه پشت سر حکومت هستند؛ اسلامی بودن حکومت به عمق نیاز دارد شما یک نفر را به عنوان عالم دینی در ترکیه به من معرفی کنید که پشت سر حکومت عبدالله گل و اردوغان باشد این چه نوع حکومت اسلامی است که با یک عالم عمیق رابطه ندارد.
نوعی اسلام امریکایی را کشور ترکیه برای ما به ارمغان آورد که فقط همسران سران کشورش با حجاب بودند؛ اما تا عمق حرکت اینها کاملا امریکایی بود حتی در حرکتهای نمادین و نمایشی که در برابر رژیم صهیونیستی انجام دادند، اگر این حرکت حقیقی بود باید سفارت اسرائیل در ترکیه را میبستند.
هم اکنون با جریان وهابی در سرزمین فلسطین و حجاز و با جریان لائیک در سرزمین ترکیه عملیات تأخیری در بیداری اسلامی را شاهد هستیم.
در سی سال اول حکومت منحوس رژیم صهیونیستی عمق استراتژیک آن در منطقه ایران و حکومت آن بود در سی سال دوم و پس از آن عمق استراتژیک رژیم صهیونیستی دولت سادات و مبارک بود، سرزمین عظیم مصر و ملت بزرگ آن در طول 32 سال گذشته عمق استراتژیک و تکیه گاه رژیم صهیونیستی محسوب میشدند تا جایی که گذرگاه رفح بسته شد و مردم غزه را در تنگنای اقتصادی گذاشتند.
امروز منطقه جنوب رژیم صهیونیستی در سرزمین مصر از سیطره ایالات متحده و رژیم صهیونیستی خارج شده است، یک راه برای رژیم صهیونیستی برای خروج از انزوا باقی میماند و آن این است که مرکز دفاع از رژیم صهیونیستی به ترکیه تغییر کند چون این رژیم در کشور ترکیه سفارت داشته و با این کشور تعامل دارد.
اما میان رژیم صهیونیستی و مجموعه ترکیه، سرزمین سوریه فاصله انداخته از بلندیهای جولان تا محدوده جنوب ترکیه، باید سرزمین سوریه از چنگ مردم خارج شده و تکیه گاه رژیم صهیونیستی برای دهه های آینده از راه سوریه تأمین شود.
پس فلسطین که به اشغال رژیم صهیونیستی در آمده است هم اکنون در بدترین شرایط در 60 سال گذشته قرار دارد و به شدت در وضعیت بغرنج و بحرانی است و فشار به کشور سوریه به همین دلیل است.
پس دلیل اساسی آشوب در سوریه این است که بگویند این انقلابها ضد صهیونیستی و ضدامریکایی نیست و دلیل دوم آنها نیز این است که عمق استراتژیک رژیم صهیونیستی را که در جنوب بود به شمال سرزمین های اشغالی منتقل کنند.
البته آنها میخواهند با حذف سوریه مسئله مقاومت را نیز در لبنان نابود کنند چیزی که برای من اهمیت دارد این است که سناریوهای احتمالی آنان را مورد بررسی قرار دهم.
گفته اند که میخواهند سوریه را مانند لیبی کنند و آن را به درگیری داخلی کشانده و با دخالت و بمباران ناتو این کشور اشغال شده و دولت جایگزین وارد شود؛ به چند دلیل لیبی با سوریه متفاوت بوده و جنس دیگری دارد سه دستگاه اصلی یعنی ساختار حکومت و سیستم اطلاعاتی و ارتش با ساختار چیزی که حافظ اسد و بشار رقم زده اند عجین شده و به هم زدن این نظم، نظم یکپارچه سوریه را متلاشی میکند و این انسجام امکان متلاشی شدن ندارد این را امریکایی ها و فرانسویها به خوبی میدانند.
نکته دوم این است که لیبی از سرزمین فلسطین دور بوده اما لازم است که به استراتژیست های امریکایی هشدار دهم که بدانند رژیم صهیونیستی گروگان سه فلش عملیاتی در منطقه است گروگان اول اینکه این رژیم گروگان دولت سوریه است، دوم اینکه اسرائیل گروگان مقاومت لبنان بوده و سوم اینکه گروگان مقاومت اسلامی در غزه است.
به این معنا که هر جنگی را رژیم صهیونیستی و ناتو علیه سرزمین سوریه رقم بزنند این کشور به جای پاسخ به ناتو تمرکز موشکهای خود را بر روی نقاط استراتژیک این رژیم قرار خواهد داد و این رژیم با مشکلات متعددی روبه رو میشود.
غزهای که 22 روز در مقابل رژیم صهیونیستی قرار داشت و از آن شکست خوردند و حزب اللهی که 33 روز ضرب شست جوانان شیعه را به صهیونیست ها نشان داد اگر ضلع سوم مقاومت یعنی سوریه نیز به آنها اضافه شود رژیم صهیونیستی گروگان خط مقاومت در منطقه میشود.
شما (تحلیلگران غرب) اشتباه فکر کردهاید که این کشور لیبی است در چنین شرایطی ساختار به گونهای پیچیده رقم خواهد خورد که یک جنگ جهانی صورت میگیرد در ادامه باید ابعاد آن را بررسی کنیم؛ اول اینکه هم اکنون هوا گرم بوده و دولت اوباما که در آبان ماه با انتخابات ریاست جمهوری درگیر میشود آماده هیچگونه تنش و درگیری نیست، نکته دوم این است که به دلیل مشکلات عدیده مالی و فروپاشی اتحادیه اروپا این اتحادیه نیز آماده جنگی نیست که شروع کننده خودش باشد ولی نداند خاتمه دهنده آن کیست.
روزی که دو سرباز متجاوز رژیم صهیونیستی توسط حزب الله اسیر شدند فکر نمیکردند درگیری که خانم رایس میگفت یک روز طول میکشد 34 روز استمرار پیدا کند؛ اگر در حرکتی نابخردانه عضوی از ناتو یعنی ترکیه مانند ورود جنگنده ترکیه به خاک سوریه و موارد مشابه آن دنبال شود، محدوده سوریه، لبنان و حماس با لیبی کاملا متفاوت خواهد بود.
لیبیایی کردن منطقه یک طرح شکست خورده است پس شانزده تریلیون بدهی خارجی ایالات متحده و سیستم رو به سقوط اقتصادی و وضعیت اقتصادی اتحادیه اروپا و انتخابات پیش روی ریاست جمهوری امریکا و موقعیت متزلزل منطقه اجازه حمله و دخالت نظامی در این کشور را نمیدهد.
اگر شما(غربیها) شوخی کنید و جنگی با سوریه به راه بیندازید در انقلاب مردم اردن تسریع میشود و با توجه به خاندان سعودی که همه ولیعهدهای آن بالای 70 سال هستند و قبل از شاه خود میمیرند چطور میخواهید درگیر جنگی شوید که پایگاه منطقهای آن یعنی عربستان از درون خواهد پاشید؛ از این جهت استراتژیست های غربی میدانند که اگر چنین کاری کنند کسی که در این میان ضرر میکند اتحادیه اروپا، ایالات متحده، پیمان ناتو است که به از دست رفتن موقعیت نامشروع آنان یعنی رژیم صهیونیستی منجر می شود.
چهار نفرت منطقه ای وجود دارد که دولت سوریه موج عملیات روانی خود را در روی این چهار محور سوار میکند، نفرت اول نفرت از امریکاست دوم نفرت از دولتهای دستنشانده در منطقه، سوم نفرت از رژیم صهیونیستی و چهارم نفرت از تروریست القاعده در سرزمین سوریه است.
این چهار دسته نفرت زمینهای است که اگر دولت سوریه بر روی آنها متمرکز شود و هر گونه درگیری با ناتو را به جای پاسخ دادن به خود ناتو به رژیم صهیونیستی پاسخ دهد نتیجه طبیعی آن خواهد شد که تمام مردم جهان عرب و جهان عرب اسلام پشت سر سوریه به عنوان محور مقاومت قرار خواهند گرفت.
این همان نکتهای است که استراتژیست های غرب نمیفهمند؛ منتها بلوف چندین دسته دارد باید پرسید در اوج گرمای تابستان کدام نیرو توان این را درد که حمله کند آیا آماده مواجه سنگین این کشورها هستید و یا فکر میکنید که حزب الله آرام مینشیند تا شما محور مقاومت را ذبح کنید.
امروز مردم منطقه یاد گرفتهاند که به خاطر غفلت هیچ گاه ستایش نمی شوند از سوی دیگر توجه کنید که خبر دقیق داریم که روسها درون خود حرفشان این است که اگر سوریه را بزنند مورد بعدی ایران، روسیه و چین خواهد بود، به دلیل مشکلات گسترده غربیها حتما باید بعد از سوریه، ایران و روسیه را مورد تهاجم قرار دهند به همین دلیل روسیه به دلیل عاقبت موضعی که غرب پیش گرفته به پای صحنه آمده است و گرنه عاشق مردم سوریه نبوده و نیست.
عمیق ترین مسئله آنجاست که سپر دفاع موشکی ایالات متحده که در لهستان بود در کشور ترکیه نیز مستقر شده است پس برای روسیه موضع سوریه بسیار استراتژیک است پس در نتیجه این کشور هیچ گاه نباید از موقعیتی که دارد پایین بیاید.
امام راحل فرمودهاند که هر کس به پیامبر گرویده مأموریت استقامت دارد و ما امروز در شرایطی این گردنه مهم تاریخی را میگذرانیم که بیداری اسلامی به اوج خود رسیده و استقامت حداقل کاری است که باید انجام دهیم.
در جنین شرایطی آیا حکومتهایی که از نظر بنیادهای سرمایهگرا در وضعیت بغرنجی هستند امکان دارند که دست از پا درازتر سعی کنند سناریو لیبی را در کشور سوریه پیاده کنند.
تا وقتی که امریکا، اروپا و ناتو، رژیم صهیونیستی را گروگان دولت سوریه می دانند نگران هیچ چیز نباشید و از سوی دیگر مردم سوریه و دولت آن بدانند که همه پیکان تهدید خود را به جای ناتو به سمت رژیم صهیونیستی ببرند.
نام دکترین آن که غربیها نیز آن را خوب میشناسند شمشیر داموکلس است، در اسطورههای غرب در یونان شمشیر داموکلس شمشیری است که در کنار گردن دشمنی گذاشته میشود که هر گاه دست از پا خطا کند عزیز او را از بین میبرد.
در دکترین شمشیر داموکلس، وضعیت سوریه، مقاومت اسلامی در فلسطین و لبنان به شکلی است که از سه زاویه شمشیر داموکلس اطراف گردن رژیم صهیونیستی قرار داده شده است و حال با چنین گروگانی، پیمان آتلانتیک شمالی که طرح حمله به سوریه را دارد یک برگ دیگر را رو کند تا ما نیز برگ استراتژیک خود را رو کنیم این نکته را از این نظر میگویم که نخواهند از لحاظ روانی روحیه مردم سوریه را خراب کنند.
۹۱/۰۸/۰۹