نشست فرهنگی «کودک طراز» و «انسان طراز»
15 اردیبهشت 1393 - تالار فجر همدان
تیتر یک - به گزارش خبرگزاری فارس از همدان، حسن عباسی در نشست فرهنگی «کودک طراز» و «انسان طراز» که شب گذشته در تالار فجر همدان برگزار شد، اظهار داشت: واژه شهر، جامعه، پلیس (یونانی)، سیویلیزیشن، مدینا، مدینه و ... به معنی محل سکونت انسان در جوامع و تمدنهای مختلف معنای و کارکردهای متفاوتی دارد و به تبع آن افراد این جوامع انسانی ساکن آنها نیز مفاهیم مختلفی را در بر میگیرند که از آن به عنوان شهروند، سیتیزن، مهاجر و ... نیز تعبیر میشود، اما آنچه که ما در این جلسه بر روی آن تأکید داریم، به معنای انسان هاجر از مهاجر و هجرت است که در قرآن نیز از آن نام برده است.
وی با بیان این که هرکدام از این جوامع و انسانها یک سبک زندگی برای خود دارند، افزود: باید دقت کنیم که این تکثر مفاهیم در زمینه جوامع که ما در ترجمه فقط شهر و شهروند مینامیم، ما را گمراه نکند، اما آنچه ما در این جلسه به آن میپردازیم انسان هاجر است به معنی آن که همواره دارای نوعی سیر و تکامل است، یعنی ساکن نیست و مدام در حال تغییر است.
رئیس اندیشکده یقین افزود: تمامی کلمات و معانی که در زبانهای مختلف کلمه شهر و شهروندی را بیان میکنند به اندازه کلمه هجر بار معنایی ندارند، چرا که توجه به ریشه این واژه، هاجر کسی است که از حرام خدا برای رسیدن به تکامل جدا شده و به سمت تعالی حرکت میکند، بنابراین ملاک هجرت تنها حرکت فیزیکی نیست، بلکه ممکن است هجرت انسان درونی باشد.
وی با بیان این که جامعه امروزی بورژوایی غربی، نظامی اقتصادی ساخته که افراد آن جامعه تبدیل به یک سوداگر به معنی منفعت و سودخواری شده که در نهایت نفی و نقض حقوق خدا را دنبال میکند.
عباسی یادآور شد: اگر تک تک افراد یک جامعه خود را مهاجر دیدند و حدود خدا را رعایت کردند، از مهاجر به هاجر تبدیل میشوند، در این صورت جوهره زندگی ما هجرت میشود.
وی اضافه کرد: انسان هاجر از حرام خدا میگذرد و حدود و قوانین الهی را رعایت میکند، در این صورت وقتی شهری با حضور این انسان تشکیل میشود، سکونی ندارد که در آن بگندد.
رئیس اندیشکده یقین با بیان این که پیروی و تبعیت از نظام غیر الهی راه به بیراهه است، تصریح کرد: نظام اقتصادی جوامع جهانی براساس ربا است و متاسفانه ما نیز بدون آن که اقدام به نظامسازی اقتصادی بر اساس مبانی الهی خود بکند، تنها با الصاق پیوستهایی در داخل این اقتصاد ربوی را به کار میبریم.
وی در ادامه سخنان خود با بیان این که تمدن بشری الگوهای معرفتی برای خود برگزیده است، گفت: الگوی تثلیثی مسیحی غرب که ریشه در فلسفه یونانی دارد، همواره در همه دورانهای تمدنی این جامعه خود را بروز داده، به گونهای که این تثلیث، در انگارههای باستانی یونانی، رنسانس، مسیحیت تحریف شده و ... تا جامعه مدرن امروزی بروز دارد.
عباسی افزود: در سمت دیگر عالم، الگوی معرفتی شرق بر مبنای ثنویت است، یعنی مفاهیم متضادی مانند خیر و شر، خوب و بد، روز و شب، طلوع و غروب، حق و باطل و... که همواره دو انگاره متضاد در کنار هم دارند و حرکت مشخصی را پدید میآورد.
وی بیان داشت: نتیجه تثلیث معرفتی در نسبت و تلفیق با اقنومهای سهگانه، بستر و زمینه معرفتی را برای غرب رقم میزند که حاصل آن معرفت سه وجهی است، این مفهوم، در دوره مدرن خود را در الگوی فکری اندیشمندان و متفکرانی همچون هگل در تز، آنتیتز و سنتز و یا فروید در اید، ایگو، و سوپرایگو و ... نشان میدهد.
رئیس اندیشکده یقین ادامه داد: الگوی ثنویت نیز مبتنی بر جهانبینی خاص آنها همچون ین و یانگ و بر اصل تضاد استوار است به نحوی که هر دو با هم و برای تعادل لازم هستند و هریک بدون دیگری ناقص است.
وی با بیان این که اسلام، الگوی معرفتی ثنویت دیگری ارائه میدهد که از آن به عنوان الگوی توحیدی نام میبریم، خاطرنشان کرد: قرآن کریم چهار نوع ثنویت متباین، متضاد ضروری (الگوی شرقی ین و یانگ در اینجا قرار میگیرد) ثنویت مترادف که بین دو مفهوم به لحاظ رتبی تباین وجود دارد و ثنویت توحیدی را معرفی میکند که الگوی توحیدی حرف جدیدی است و کارکردش به نحوی است که یک طرف ثنویت تثبیت میشود و طرف دیگر به محاق میرود مانند حق و باطل، خیر و شر.
عباسی با اشاره به این که اشتباه چینیها این است که ثنویت ضروری را به خیر و شر و حق و باطل هم تعمیم میدهند، افزود: در این حالت دیگر نفی شر و باطل وجود ندارد، بلکه باید بین دو وجه ثنویت تعادل برقرار شود، درحالی که در الگوی توحیدی همواره یکی از دو طرف متضاد نفی میشود.
وی اظهار داشت: آنگاه که الگوی معرفتی توحیدی را بپذیریم، در این صورت حرکت از گذارههای باطل به سمت حق، هجرت نام میگیرد و انسان هاجر به سوی تکامل و حق حرکت میکند.
رئیس اندیشکده یقین با تأکید بر این که خداوند در نظام آفرینشی خود اول خالق است و سپس جاعل، گفت: خداوند باطل را خلق نمیکند و از او شر سر نمیزند، انسان نیز نمیتواند خالق باشد، در عین حال جاعل هست و انگارههای باطل نه مخلوق خداوند بلکه جعل انسانهاست.
وی سپس با بیان این که رسیدن به توحید در معرفت، این است که نگاه ثنویت ضروری و تثلیثی را از اعتقادات خود بزداییم، خاطرنشان کرد: معرفت انسان طراز در جمهوری اسلامی ریشه در نگاه متفکران غربی ندارد، بلکه نشأت گرفته از قرآن است که باید به آن توجه داشته باشیم.
عباسی در ادامه با بان این که غرب در شناخت انسان تنها در بعد مادی و جسمی پیش رفته و فهمش در بعد معنوی و غیر جسمی انسان ناقص است، افزود: در حقیقت پیاز وجودی انسان از دیدگاه چهار لایه است که صدر، شغاف، قلب و فؤاد است.
وی با بیان این که در ترجمه سطحی ما همه این لایهها را دل مینامیم، اضافه کرد: لایه اول (صدر) لایهای است که شما با آن خوشحال و ناراحت میشوید، آن جایی که حضرت موسی(ع) میفرماید «رب اشرح لی صدری»، لایه دوم (شغاف) محل حب و بغض و عشق و نفرت ماست، که خداوند در قرآن در مورد زلیخا میگوید «قد شغفها حبا».
رئیس اندیشکده یقین افزود: لایه سوم (قلب) محل کفر و ایمان است آنجایی که به پیامبر(ص) عرض کردند ما ایمان آوردیم و قرآن گفت به آنها بگو نگویید، ایمان آوردید بگویید اسلام آوردید، چون ایمان به قلب شما وارد نشده است.
وی با اشاره به این که اسلام آوردن در صدر و ایمان آوردن در قلب است، گفت: انسانهایی که در اصطلاح میگوییم، عاقل هستند به لایه سوم رسیدهاند اما غرب فقط دو لایه اول را معرفی میکند و فراتر از آن نمیرود.
عباسی تصریح کرد: لایه مرکزی و چهارم انسان فؤاد است، یعنی محل شک و یقین که ایمان به ایقان و مؤمن، موقن میشود.
وی با اشاره به این که انسانها بیشتر در لایه اول و دوم گیر میکنند، خاطرنشان کرد: انسان طراز و هاجر کسی است که مراقب بیماریهای قلبش باشد، اما متأسفانه امروز با وجود پیشرفت علوم پزشکی، متخصصی نداریم که بتواند بیماریهای درونی انسان را بشناسد.
رئیس اندیشکده یقین با اشاره به تعریف نظامسازی قرآنی گفت: نظامسازی قرآنی یعنی اینکه علاوه بر جسم انسان، روح او نیز درمان شود، بنابراین فردی مثل بوعلیسینا علاوه بر آن که دانشمند و پزشک بود، حکیم و فیلسوف نیز بود و در کنار جسم، روح انسان را نیز درمان میکرد.
وی با بیان این که انسانی که به سرزمین وجودی خود تسلط پیدا نکند، نمیداند کجا و چه طور هجرت کند، بیان داشت: انسان طراز انسانی است که بداند به چه مراحلی از اسلام و ایمان رسیده است.
عباسی با تأکید بر این که قرآن نقشه انسان را مشخص کرده تا چطور به تعالی و رشد برسد، افزود: ادب حضور یکی از نقشههای حرکت انسان در قرآن است، یعنی انسان طوری تربیت شود که بداند عالم محضر خداست و نباید معصیت کند و همیشه خودش را در برابر و حضور خالقش بداند، چیزی که مخالف آن در غرب به انسان میآموزند.
رئیس اندیشکده یقین ادامه داد: در غرب به انسان همه چیز در اختیار بشر است و همه عالم در محضر بشریت است نه خدا و همین فرهنگ را نیز وارد ایران اسلامی کردند.
وی با بیان این که ترویج این فرهنگ منجر به بروز نوعی سبک زندگی تفردی شده است که فرهنگ تک فرزندی از جمله نتیجههای آن است، گفت: امروز در غرب شاهدیم خبری از عمه، خاله و عمو و دایی نیست و این مفاهیم کارکرد خودش را از دست دادهاند.
عباسی تصریح کرد: تفرد و فردگرایی مانند ویروسی است که مثل خوره به جان فرهنگ ما افتاده و هیچ کسی هم متوجه آن نیست، آن گاه چطور انتظار داریم در آینده انسان طراز شکل بگیرد.
رئیس اندیشکده یقین گفت: اولین تأثیر تفرد این است که بشر با خودش میگوید همه چیز باید به من سجده کند و من هر طور که بخواهم زندگی میکنم.
وی با اشاره به طرح مسئله ادب حضور از نگاه امام خمینی(ره) در کتاب سرالصلاه بیان داشت: نخستین تأثیر ادب حضور، درک حضور است که همیشه خودمان را در برابر جمع بدانیم و دومین تأثیر آن حفظ حضور و سومین تأثیر آن درک حدود است که بدانیم در مقابل کودک، بزرگ، زن، بچه، غریبه، آشنا و ... هرکدام چطور باشیم و در آخر نیز حفظ حدود است.
عباسی افزود: نسخه شفابخش درمان خود محوری و تفرد، ادب حضور است یعنی کودکی را تربیت کنیم که مدام خود را در حضور دیگران و در محضر خدا بداند.
وی با اشاره به مفهوم کودک طراز یادآور شد: کودک طراز کودکی است که تأدیب شود و ما باید نسل بعد را در محضر خدا تعریف کنیم و اگر خودمان را در محضر بدانیم، همه جا یک رو هستیم و دیگر فرقی بین باطن و ظاهر نخواهیم داشت.
رئیس اندیشکده یقین با تأکید بر اینکه امروز فیلمهای سینمایی و انیمیشنها و بازیهای کامپیوتری کودکان ما را تهدید میکند، اضافه کرد: باید این نکته را بدانیم که کودکان امروز ما دیگر دنبال واژه و مفهوم نیستند، بلکه همه چیز به وسیله تصویر به آنان القا میشود و دیگر از تخته سیاه و گچ دریافت مطلوب ندارند.
وی خاطرنشان کرد: امروز جامعه غرب برای ساخت یک فیلم 180 میلیون دلار هزینه میکند، یعنی چیزی حدود چهار برابر بودجه سینمایی کشور است و از همین جاست که باید متوجه شویم آنها چه طور به وسیله تصویر، ذهن و فکر کودکان ما را تسخیر میکنند.
عباسی گفت: تصور ما این است که خطر جوانان و نوجوان ما را در دانشگاه و دبیرستان تهدید میکند، غافل از اینکه ذهن و فکر کودکان ما را هر طور که دوست دارند، تسخیر میکنند و همین جنگ نرم است.
وی ادامه داد: کودکان خود را به راحتی در اختیار تفکرات دشمن قرار دادیم، بعد انتظار داریم در 20 سال آینده انسان طراز داشته باشیم.
رئیس اندیشکده یقین با اشاره به اینکه میتوانیم در مقابل این هجوم دشمن، کودکانمان را واکسینه کنیم، گفت: ما در کشور 700 هزار معلم داریم که میتوانند با ذوق و سلیقه برای همه این برنامهها راهکار ارائه دهند و کلیدی دست کودکان دهیم که ذوب این مطالب نشوند.
وی تصریح کرد: کودک طراز برای نیل به انسان طراز باید توحید و ادب حضور را بیاموزد و با این راهکار دیگر نگرانی در آینده نخواهیم داشت.
اخبار مرتبط:
خبرگزاری مهر - کودکان ایرانی در برابر هجمه های رسانه ای دشمن رها شده اند