نشست «انسان در علوم انسانی اقتدار آفرین»در نمایشگاه قرآن (بخش دوم)
چهارشنبه, ۶ دی ۱۳۹۱، ۰۴:۱۷ ق.ظ
به گزارش خبرنگار علمی «خبرگزاری
دانشجو»، حسن عباسی در نشست بخش تحول علوم انسانی نمایشگاه قرآن که در تاریخ 1391/05/20 برگزار شد، به بحث در
خصوص «انسان در علوم انسانی اقتدار آفرین» پرداخت که بخش دوم و پایانی متن
کامل سخنرانی وی به شرح ذیل است:
هر کس دکترای علم اقتصاد مدرن دارد علمش، علم ربا است
هر کس دکترای علم اقتصاد مدرن دارد علمش، علم ربا است بیاید اینجا بنشینید و بگویید من تفکر مینارد کینز را که ربوی است کنار گذاشتهام و تفکر فریدمن را هم کنار گذاشتهایم شما میدانید که طرح تحول اقتصادی با دیدگاه میلتون فریدمن پیاده شده است؛ میدانید ما در مجمع تشخیص مصلحت توصیه میشویم به اینکه مینارد کینز را پیاده کنیم و در دولت میلتون فریدمن را. و این در حالی است که مینارد کینز و فریدمن پدران اقتصاد لیبرالی دوره مدرن هستند.
از دل اقتصاد اینها حتما تعارض با قرآن در میآید ولی گوش اگر گوش اینها و ناله اگر ناله ما آنچه البته به جایی نرسد فریاد است. مردمی که دولت اصولگرا را با سلام و صلوات با حمایت مراجع عظام تقلید، با سلام و صلوات خانواده شهدا و هر چی که نظام از نظر عصاره ی اعتقادی و دینی دارد در معنی آورد تا دولت اصولگرا روی کار آورد همین دولت اصولگرا فردایش اقتصاد مملکت را در دست شش تیغههای لیبرال دانشگاه علامه طباطبایی داد.
ما نمیخواهیم آمریکا و اروپا بشویم چون مردم آنها عاقبت ندارند
لذا علم اقتدارآفرین دینی علمی است که دنیای انسان و آخرت او را آباد کند اگر دنیایی مثل آمریکا آباد شد ولی آخرت آن مردم به خاطرربا و به خاطرسازوکارهای غلط اقتصادی در حال تخریب بود آن دنیا به درد ما نمیخورد ما آخرش نمیخواهیم بشویم آمریکا و اروپا چون مردم آمریکا و اروپا عاقبت ندارند.
علم اقتصاد علم اقتدارزدا است به خاطر اینکه اساسش بر ربا است
آقای فرگوسن، استراتژیست یهودی حزب جمهوریخواه و استاد دانشگاه تاریخ اقتصاد دانشگاه هاروارد در مورد اقتصاد آمریکایی میگوید: این اقتصاد، اقتصادی ربوی است و تا 120 سال دیگر هر بچهای در آمریکا به دنیا بیاید بدهکار است. 16 تریلیون دلار کشور آمریکا بدهی دارد و این را چطور باید به استاد دانشگاه جمهوری اسلامی گفت. این علم اقتصاد علم اقتدارزداست به خاطراینکه اساسش بر ربا است.
استاد دانشکده اقتصاد جمهوری اسلامی، شما که میدانستی مینارد کینز نگاهش به توسعه اقتصادی ریشه در ربا و طمع دارد، چرا اجازه دادی علم ضد قرآنی در دانشگاهههای این مملکت تدریس شود؟ چرا دانشجویان اقتصاد در مقابل تدریس تفکر الحادی میلتون فریدمن و الحادی مینارد کینز کفن نپوشیدند؟
ممکن است خیلیها در نظام سکوت کنند، اما ما با هیچ کس عقد اخوت نبستیم، مسئله ما قرآن و عامل بودن به آن است و این را از آن آدمهای پشت خاکریز یاد گرفتهایم؛ لذا به این جمله خوب عنایت داشته باشید که جنگ نرم دشمن با ما هیچ کاری نمیکند، خیالتان راحت من به عنوان معلم علم استراتژی به شما میگویم. دشمن جنگ سخت با ما هیچ کاری نمیکند، ما از یک جا ضربه میخوریم؛ آقای فریدمن این را رسما از قول آقای لنین اعلام کرد که اگر میخواهید کشوری را زمین بزنید پولش را زمین بزنید.
از مکاتب متعدد اقتصادی چرا جمهوری اسلامی باید مکتب پولمبنا را پذیرفته باشد
جمهوری اسلامی را از راه پولش زمین میزنند، اما چه کسانی این کار را می کنند؟ عناصر بانک مرکزی. اینهایی که مروج ربای سازمان یافته در حکومتند و کسانی که نه تنها مروج ربای سازمان یافته در درون حکومتند بلکه اساسا جلوی این حکومت میایستند. ما یک شعار بیشتر نداریم، این را به مسئولین حکومت گفتیم و به مردم هم میگوییم. چرا رئیس پژوهشکده پولی و بانکی جمهوری اسلامی در تلویزیون میگوید که مکتب اقتصادی جمهوری اسلامی، «مکتب پول مبنا» است.
از مکاتب متعدد اقتصادی چرا جمهوری اسلامی باید مکتب پول مبنا را پذیرفته باشد و از طریق مکتب پول مبنا زمینش بزنند. در اسرع وقت، همه باید دست به دست هم بدهند تا جمهوری اسلامی مکتب اقتصاد پول مبنا را زمین بگذارد. امروز میگویم این کار را انجام دهیم اگر فردا روز، دیر بجنبیم جمهوری اسلامی از موضع اقتصاد مکتب پول مبنا زمین خواهد خورد. این جمله لنین را با آب طلا بنویسید و در تمام میادین کشور نصب کنید. معیار پول ما دلاری است که الان در آن طرف دنیا فرو پاشیده است؛ در این حالت یک گزاره محکمتر و با ارزشتر به یک گزاره بیارزشتر آویزان شود.
کتاب دکترین شوک ترجمه شده است، خواهش میکنم مردم نمایشگاهی بزنند و فقط یک جلد کتاب بفروشند: کتاب دکترین شوک.
سومین سوالی که باید علوم انسانی پاسخ دهد؟
اما فراز سوم و فراز آخر، علوم انسانی باید غیر از اینکه میگوید انسان کیست و چیست، غیر از اینکه میگوید انسان مناسبات دنیویاش چگونه باید باشد باید به نکته مهم دیگری پاسخ دهد، آن هم آخرت انسان است.
آیا شما در علوم انسانی غربی، مبحثی از آخرت میبینید؟ آیا روانشناسی غربی هیچ نکتهای در مورد آخرت ما دارد؟ آیا فلسفه غرب در مورد آخرت توضیحاتی دارد؟ آیا علوم سیاسی، اقتصاد، علوم ارتباطات و علم مدیریت غرب، حقوق غرب بحثی در این باب دارند؟ دوستان عزیز ضریب مفاهیمی که در قرآن در مورد آخرت آمده است عجیب است. علم انسانی باید متضمن حیات دنیا و حیات آخرت باشد، آن روز میتواند متحول شود.
مجمع تشخیص مصلحت نظام باید بابت اینکه پول بیتالمال را هزینه کرده و تحقیقی را انجام داده و آن را منتشر کرده که الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت یعنی مکتب نئوکینزیها- یعنی مکتب ربا، عذر خواهی کند. اما چرا؟ چون نه تنها این علم دنیای ما را آباد نمیکند بلکه آخرت ما را هم ویران میکند.
علوم انسانی اقتدار آفرین باید متضمن آخرت ما باشد، دنیا و آخرتمان را درست کند. اگر خلاف این است که علم غربی این طور نیست، نهادهایی که در کشور رسماً پول بیتالمال را هزینه تحقیقات میکنند باید رسماً از مردم، قرآن و امام زمان(عج الله) عذرخواهی کنند.
فراماسونری ها، لیبرالیزم خارجی، بهائیت، صهیونیزم و وهابیت به ما ضربه نمیزنند بلکه اینهایی که در نظام، تفکر الحادی را به عنوان اندیشهای شناخته شده پیاده میکنند، این ضربه را وارد می کنند و مجمع تشخیص باید بابت سند نظامهای اقتصادی که منتشر کرده از امام زمان(عج الله) عذرخواهی کند و اعضای آن استعفا بدهند.
دنیای ما در راستای آخرت ما. علوم انسانی زمانی متحول میشود که ناظر بر آخرت باشد، بنده هیچ علم انسانی را که از غرب آمده باشد را نمی شناسم که نگاهش ناظر به آخرت باشد.
پس وقتی علوم انسانی موجود در این سه پرسش، پاسخی ندارد. به نقشه ایمان در قرآن نگاهی ببیندازید. نقشه ایمان در قرآن برای ما 7 متعلق دیده است: ایمان به غیب، ایمان به خدا، ایمان به ارسال انبیاء، ایمان به کتاب، ایمان به ملائک، ایمان به آیات الهی و ایمان به آخرت. در قرآن بارها آمده که کسانی که ایمان به آخرت ندارند عذاب شدیدی در انتظارشان میباشد.
علم انسانی امروز متضمن ایمان به آخرت نیست، یعنی متضمن عذاب شدید در آخرت است. اصل پنجم ما معاد است؛ یعنی ما روزی در صحرای محشر برای پاسخگویی بر میخیزیم. علم انسانی امروز در مورد معاد تعطیل و در مورد آخرت ساکت است. قرآن تاکید میکند که عاقبت برای متقین است: إن العاقبه للمتقین. اساساً آنچه برای علم انسانی امروز مطرح نیست عاقبت است.
انسان، حیوانی است که در طویلهای دنیویاش باید خوب بچرد، بخورد و شهوترانی کند، هر وقت هم مرد به درک.
آن انسانی که به تعبیر حضرت آیت الله حسنزاده آملی درختی است که ریشه در آسمان دارد نه در زمین، انسانی که خوی فرشتهخویی و صفت ملائکهاش بالاتر از بعد حیوانیاش است. انسانی که از ملک در سدره المنتهی بالاتر میرود، وقتی میرود جبرئیل نمیتواند همراه این انسان کامل برود.
آیا نبایستی این 7 میلیارد نفر جمعیت کره زمین الگو نداشته باشند؟ مدل فرهنگی مناسب نداشته باشند؟ اقتصاد قرآن زای مناسب نداشته باشند؟ نیاز مردم را نمیتوانیم با علمی که از دل قرآن در میآید تضمین کنیم؟ پاسخ خدا را در صحرای محشر چه میدهیم؟ پاسخ حضرت زهرا(س) و حضرت علی(ع) را چه میدهیم؟ ما بدهکاریم چون هیچ پیامبری 34-33 سال فرصت حکومت دینی نداشته و ما داشتیم.
ما بدهکاریم چون هیچ امام معصومی فرصت حکومت دینی نداشت، فرصت برپایی نمایشگاه قرآن نداشت اما ما داشتیم.
ما سکوت کردیم تا نهادهای حکومتی ربای سازمان یافته را جاری و ساری کنند. 4 هزار جوان شیعه حزب اللهی لبنان چنان بر دهن صهیونیزم زدند که دیگر نمیداند از کدام طرف بلند شود.
ضریب نفوذ قرآن در جامعه چقدر است؟
اسلام همیشه از داخل خود صدمه خورده است، لذا روزهای پایانی نمایشگاه قرآن در دهه سوم ماه رمضان، اگر آرزو دارید دعا میکنید که شب قدر بعدی زنده باشید و گناهانمان صفر شده باشد، خدا از ما بپذیرد به فرازهای کاربردی این قرآن در تحول علوم انسانی اقتدار آفرین باورمند باشید.
ضریب نفوذ قرآن در جامعه را جستوجو کنیم؛ یک جمله مقام معظم رهبری در سال 1360 فرمودهاند: رسالت ما این است که جامعه را قرآن مجسم کنیم. قرآن را مجسم کنیم آن موقع ارزش دارد قرآن را بر سر بگیریم، تمام 365 روز سال ربای سازمان یافته را در نظام اقتصادی رواج میدهیم و بعد یک شب میآییم قرآن به سر میگیریم.
لذا دوستان عزیز و دلسوزان قرآن، 7 میلیارد جمعیت کره زمین چشمشان به دست مردم و حکومت ایران است. به عنوان امالقرای جهان اسلام که از دل قرآن و نگاه عترت، علم انسانی تولید کنیم. علمی که بگوید انسان کیست؟ نگوید انسان حیوان است مثل فروید و دیگران.
دوم اینکه به ما بگوید مناسبات انسان در دنیا چگونه رقم بخورد و دنیاش آباد شود و سوم بگوید این انسان در آخرت سازوکارش چیست؟
سه آبادانی را باید از دل قرآن در بیاوریم: اول، آبادانی «قلب سلیم» که ابراهیم خلیل فرمود هر کس در صحرای محشر حاضر شد اگر قلب سلیم داشت برده است، دوم «آبادانی دنیا» و سوم «آبادانی آخرت».
انشاءالله که به برکت قرآن با عنایات حضرت بتوانیم جامعهای را بسازیم و آن را آباد کنیم و تحویل نسل بعد دهیم و در نهایت به صاحب حقیقی این انقلاب و جامعه حضرت حجت (عج) تقدیم کنیم که انسانهایی با دل آباد، با جامعه آباد و با آخرت آباد در آن زندگی کنند.
دلتان از منظر قرآن آباد باشد انشاءالله.والسلام
هر کس دکترای علم اقتصاد مدرن دارد علمش، علم ربا است
هر کس دکترای علم اقتصاد مدرن دارد علمش، علم ربا است بیاید اینجا بنشینید و بگویید من تفکر مینارد کینز را که ربوی است کنار گذاشتهام و تفکر فریدمن را هم کنار گذاشتهایم شما میدانید که طرح تحول اقتصادی با دیدگاه میلتون فریدمن پیاده شده است؛ میدانید ما در مجمع تشخیص مصلحت توصیه میشویم به اینکه مینارد کینز را پیاده کنیم و در دولت میلتون فریدمن را. و این در حالی است که مینارد کینز و فریدمن پدران اقتصاد لیبرالی دوره مدرن هستند.
از دل اقتصاد اینها حتما تعارض با قرآن در میآید ولی گوش اگر گوش اینها و ناله اگر ناله ما آنچه البته به جایی نرسد فریاد است. مردمی که دولت اصولگرا را با سلام و صلوات با حمایت مراجع عظام تقلید، با سلام و صلوات خانواده شهدا و هر چی که نظام از نظر عصاره ی اعتقادی و دینی دارد در معنی آورد تا دولت اصولگرا روی کار آورد همین دولت اصولگرا فردایش اقتصاد مملکت را در دست شش تیغههای لیبرال دانشگاه علامه طباطبایی داد.
ما نمیخواهیم آمریکا و اروپا بشویم چون مردم آنها عاقبت ندارند
لذا علم اقتدارآفرین دینی علمی است که دنیای انسان و آخرت او را آباد کند اگر دنیایی مثل آمریکا آباد شد ولی آخرت آن مردم به خاطرربا و به خاطرسازوکارهای غلط اقتصادی در حال تخریب بود آن دنیا به درد ما نمیخورد ما آخرش نمیخواهیم بشویم آمریکا و اروپا چون مردم آمریکا و اروپا عاقبت ندارند.
علم اقتصاد علم اقتدارزدا است به خاطر اینکه اساسش بر ربا است
آقای فرگوسن، استراتژیست یهودی حزب جمهوریخواه و استاد دانشگاه تاریخ اقتصاد دانشگاه هاروارد در مورد اقتصاد آمریکایی میگوید: این اقتصاد، اقتصادی ربوی است و تا 120 سال دیگر هر بچهای در آمریکا به دنیا بیاید بدهکار است. 16 تریلیون دلار کشور آمریکا بدهی دارد و این را چطور باید به استاد دانشگاه جمهوری اسلامی گفت. این علم اقتصاد علم اقتدارزداست به خاطراینکه اساسش بر ربا است.
استاد دانشکده اقتصاد جمهوری اسلامی، شما که میدانستی مینارد کینز نگاهش به توسعه اقتصادی ریشه در ربا و طمع دارد، چرا اجازه دادی علم ضد قرآنی در دانشگاهههای این مملکت تدریس شود؟ چرا دانشجویان اقتصاد در مقابل تدریس تفکر الحادی میلتون فریدمن و الحادی مینارد کینز کفن نپوشیدند؟
ممکن است خیلیها در نظام سکوت کنند، اما ما با هیچ کس عقد اخوت نبستیم، مسئله ما قرآن و عامل بودن به آن است و این را از آن آدمهای پشت خاکریز یاد گرفتهایم؛ لذا به این جمله خوب عنایت داشته باشید که جنگ نرم دشمن با ما هیچ کاری نمیکند، خیالتان راحت من به عنوان معلم علم استراتژی به شما میگویم. دشمن جنگ سخت با ما هیچ کاری نمیکند، ما از یک جا ضربه میخوریم؛ آقای فریدمن این را رسما از قول آقای لنین اعلام کرد که اگر میخواهید کشوری را زمین بزنید پولش را زمین بزنید.
از مکاتب متعدد اقتصادی چرا جمهوری اسلامی باید مکتب پولمبنا را پذیرفته باشد
جمهوری اسلامی را از راه پولش زمین میزنند، اما چه کسانی این کار را می کنند؟ عناصر بانک مرکزی. اینهایی که مروج ربای سازمان یافته در حکومتند و کسانی که نه تنها مروج ربای سازمان یافته در درون حکومتند بلکه اساسا جلوی این حکومت میایستند. ما یک شعار بیشتر نداریم، این را به مسئولین حکومت گفتیم و به مردم هم میگوییم. چرا رئیس پژوهشکده پولی و بانکی جمهوری اسلامی در تلویزیون میگوید که مکتب اقتصادی جمهوری اسلامی، «مکتب پول مبنا» است.
از مکاتب متعدد اقتصادی چرا جمهوری اسلامی باید مکتب پول مبنا را پذیرفته باشد و از طریق مکتب پول مبنا زمینش بزنند. در اسرع وقت، همه باید دست به دست هم بدهند تا جمهوری اسلامی مکتب اقتصاد پول مبنا را زمین بگذارد. امروز میگویم این کار را انجام دهیم اگر فردا روز، دیر بجنبیم جمهوری اسلامی از موضع اقتصاد مکتب پول مبنا زمین خواهد خورد. این جمله لنین را با آب طلا بنویسید و در تمام میادین کشور نصب کنید. معیار پول ما دلاری است که الان در آن طرف دنیا فرو پاشیده است؛ در این حالت یک گزاره محکمتر و با ارزشتر به یک گزاره بیارزشتر آویزان شود.
کتاب دکترین شوک ترجمه شده است، خواهش میکنم مردم نمایشگاهی بزنند و فقط یک جلد کتاب بفروشند: کتاب دکترین شوک.
سومین سوالی که باید علوم انسانی پاسخ دهد؟
اما فراز سوم و فراز آخر، علوم انسانی باید غیر از اینکه میگوید انسان کیست و چیست، غیر از اینکه میگوید انسان مناسبات دنیویاش چگونه باید باشد باید به نکته مهم دیگری پاسخ دهد، آن هم آخرت انسان است.
آیا شما در علوم انسانی غربی، مبحثی از آخرت میبینید؟ آیا روانشناسی غربی هیچ نکتهای در مورد آخرت ما دارد؟ آیا فلسفه غرب در مورد آخرت توضیحاتی دارد؟ آیا علوم سیاسی، اقتصاد، علوم ارتباطات و علم مدیریت غرب، حقوق غرب بحثی در این باب دارند؟ دوستان عزیز ضریب مفاهیمی که در قرآن در مورد آخرت آمده است عجیب است. علم انسانی باید متضمن حیات دنیا و حیات آخرت باشد، آن روز میتواند متحول شود.
مجمع تشخیص مصلحت نظام باید بابت اینکه پول بیتالمال را هزینه کرده و تحقیقی را انجام داده و آن را منتشر کرده که الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت یعنی مکتب نئوکینزیها- یعنی مکتب ربا، عذر خواهی کند. اما چرا؟ چون نه تنها این علم دنیای ما را آباد نمیکند بلکه آخرت ما را هم ویران میکند.
علوم انسانی اقتدار آفرین باید متضمن آخرت ما باشد، دنیا و آخرتمان را درست کند. اگر خلاف این است که علم غربی این طور نیست، نهادهایی که در کشور رسماً پول بیتالمال را هزینه تحقیقات میکنند باید رسماً از مردم، قرآن و امام زمان(عج الله) عذرخواهی کنند.
فراماسونری ها، لیبرالیزم خارجی، بهائیت، صهیونیزم و وهابیت به ما ضربه نمیزنند بلکه اینهایی که در نظام، تفکر الحادی را به عنوان اندیشهای شناخته شده پیاده میکنند، این ضربه را وارد می کنند و مجمع تشخیص باید بابت سند نظامهای اقتصادی که منتشر کرده از امام زمان(عج الله) عذرخواهی کند و اعضای آن استعفا بدهند.
دنیای ما در راستای آخرت ما. علوم انسانی زمانی متحول میشود که ناظر بر آخرت باشد، بنده هیچ علم انسانی را که از غرب آمده باشد را نمی شناسم که نگاهش ناظر به آخرت باشد.
پس وقتی علوم انسانی موجود در این سه پرسش، پاسخی ندارد. به نقشه ایمان در قرآن نگاهی ببیندازید. نقشه ایمان در قرآن برای ما 7 متعلق دیده است: ایمان به غیب، ایمان به خدا، ایمان به ارسال انبیاء، ایمان به کتاب، ایمان به ملائک، ایمان به آیات الهی و ایمان به آخرت. در قرآن بارها آمده که کسانی که ایمان به آخرت ندارند عذاب شدیدی در انتظارشان میباشد.
علم انسانی امروز متضمن ایمان به آخرت نیست، یعنی متضمن عذاب شدید در آخرت است. اصل پنجم ما معاد است؛ یعنی ما روزی در صحرای محشر برای پاسخگویی بر میخیزیم. علم انسانی امروز در مورد معاد تعطیل و در مورد آخرت ساکت است. قرآن تاکید میکند که عاقبت برای متقین است: إن العاقبه للمتقین. اساساً آنچه برای علم انسانی امروز مطرح نیست عاقبت است.
انسان، حیوانی است که در طویلهای دنیویاش باید خوب بچرد، بخورد و شهوترانی کند، هر وقت هم مرد به درک.
آن انسانی که به تعبیر حضرت آیت الله حسنزاده آملی درختی است که ریشه در آسمان دارد نه در زمین، انسانی که خوی فرشتهخویی و صفت ملائکهاش بالاتر از بعد حیوانیاش است. انسانی که از ملک در سدره المنتهی بالاتر میرود، وقتی میرود جبرئیل نمیتواند همراه این انسان کامل برود.
آیا نبایستی این 7 میلیارد نفر جمعیت کره زمین الگو نداشته باشند؟ مدل فرهنگی مناسب نداشته باشند؟ اقتصاد قرآن زای مناسب نداشته باشند؟ نیاز مردم را نمیتوانیم با علمی که از دل قرآن در میآید تضمین کنیم؟ پاسخ خدا را در صحرای محشر چه میدهیم؟ پاسخ حضرت زهرا(س) و حضرت علی(ع) را چه میدهیم؟ ما بدهکاریم چون هیچ پیامبری 34-33 سال فرصت حکومت دینی نداشته و ما داشتیم.
ما بدهکاریم چون هیچ امام معصومی فرصت حکومت دینی نداشت، فرصت برپایی نمایشگاه قرآن نداشت اما ما داشتیم.
ما سکوت کردیم تا نهادهای حکومتی ربای سازمان یافته را جاری و ساری کنند. 4 هزار جوان شیعه حزب اللهی لبنان چنان بر دهن صهیونیزم زدند که دیگر نمیداند از کدام طرف بلند شود.
ضریب نفوذ قرآن در جامعه چقدر است؟
اسلام همیشه از داخل خود صدمه خورده است، لذا روزهای پایانی نمایشگاه قرآن در دهه سوم ماه رمضان، اگر آرزو دارید دعا میکنید که شب قدر بعدی زنده باشید و گناهانمان صفر شده باشد، خدا از ما بپذیرد به فرازهای کاربردی این قرآن در تحول علوم انسانی اقتدار آفرین باورمند باشید.
ضریب نفوذ قرآن در جامعه را جستوجو کنیم؛ یک جمله مقام معظم رهبری در سال 1360 فرمودهاند: رسالت ما این است که جامعه را قرآن مجسم کنیم. قرآن را مجسم کنیم آن موقع ارزش دارد قرآن را بر سر بگیریم، تمام 365 روز سال ربای سازمان یافته را در نظام اقتصادی رواج میدهیم و بعد یک شب میآییم قرآن به سر میگیریم.
لذا دوستان عزیز و دلسوزان قرآن، 7 میلیارد جمعیت کره زمین چشمشان به دست مردم و حکومت ایران است. به عنوان امالقرای جهان اسلام که از دل قرآن و نگاه عترت، علم انسانی تولید کنیم. علمی که بگوید انسان کیست؟ نگوید انسان حیوان است مثل فروید و دیگران.
دوم اینکه به ما بگوید مناسبات انسان در دنیا چگونه رقم بخورد و دنیاش آباد شود و سوم بگوید این انسان در آخرت سازوکارش چیست؟
سه آبادانی را باید از دل قرآن در بیاوریم: اول، آبادانی «قلب سلیم» که ابراهیم خلیل فرمود هر کس در صحرای محشر حاضر شد اگر قلب سلیم داشت برده است، دوم «آبادانی دنیا» و سوم «آبادانی آخرت».
انشاءالله که به برکت قرآن با عنایات حضرت بتوانیم جامعهای را بسازیم و آن را آباد کنیم و تحویل نسل بعد دهیم و در نهایت به صاحب حقیقی این انقلاب و جامعه حضرت حجت (عج) تقدیم کنیم که انسانهایی با دل آباد، با جامعه آباد و با آخرت آباد در آن زندگی کنند.
دلتان از منظر قرآن آباد باشد انشاءالله.والسلام
۹۱/۱۰/۰۶