من، آدمیرال مولن، سازمان ملل را اداره میکنم!
يكشنبه, ۸ دی ۱۳۹۲، ۰۷:۵۴ ق.ظ
من، آدمیرال مولن، سازمان ملل را اداره میکنم!
من، آدمیرال مولن، سازمان ملل را اداره میکنم!
روز چهارشنبه 8 دیماه 1389 یک خبر مهم، اما عادی شده و تکراری، در رسانههای غرب و سپس کشورهای جهان اسلام، انعکاس پیدا نمود: « آمریکا هشدار داد، هر قطعنامهای که علیه اسراییل در سازمان ملل مطرح شود، بلافاصله توسط ایالات محتده وتو خواهد شد.»
این خبر مهم و تکراری، در شرایطی که رژیم صهیونیستی تعهدات خود را در مذاکره با دولت محمود عباس زیرپا نهاده و به شهرکسازی و یهودیسازی بیتالمقدس ادامه میدهد، ما را برآن داشت تا دلیل این دریدگی ایالات متحده را از حسن عباسی، رئیس مرکز بررسیهای دکترینال جویا شویم.
• آمریکا یک بار دیگر اعلام کرد هر نوع قطعنامه علیه رژیم صهیونیستی را وتو میکند. نمی-پرسم چرا، چون همه بر تعهد آمریکا به رژیم صهیونیستی واقف هستند. پرسش من این است که نسبت آمریکا با سازمان ملل چیست که اینگونه آن را ملک خود و ابراز هژمونی خود مینمایاند.
بله! بسم الله الرحمن الرحیم. خب، همان گونه که شما اشاره کردید، موضوع «وتو» قطعنامه ضد اسراییلی از سوی آمریکا در سازمان ملل موضوع روشن و شناخته شدهای است. آمریکا بارها چنین قطعنامههایی را وتو کرده است، که خود نافی دو ارزش(مورد ادعای) آمریکاست، یکی حقوق بشر، و دیگری مقولهی دموکراسی. در واقع با ایجاد حاشیهی امن برای رژیم صهیونیستی، توسط وتو قطعنامهها علیه اسراییل، به نقص سیستماتیک حقوق بشر پرداخته است. همچنین با استفاده از پدیده ناعادلانه «وتو»، عملاً مقوله دموکراسی به چالش کشیده شده و پدیدهی«وتو» به ابراز دیکتاتوری جهانی آمریکا تبدیل شده است. یادآوری میکنم که سایر کشورهایی که از اختیار«وتو» برخوردارند، یعنی روسیه، چین، انگلیس و فرانسه، هیچیک از پدیده ظالمانه«وتو» به اندازه آمریکا استفاده نکردهاند.
به پرسش شما میپردازم که در آن نسبت آمریکا با سازمان ملل را میجویید. در جمهوری اسلامی، قاعده این است که دکترین امنیت ملی، فوق دکترین دفاعی و همچنین دکترین نیروهای مسلح ایران است. اما در ایالات متحده آمریکا، این قاعده برعکس است، یعنی استراتژی امنیت ملی، و استراتژی نظامی ملی، تابعی از دکترین نیروهای مسلح ایالات متحده هستند. شما را ارجاع میدهم به «دکترین نیروهای مسلح آمریکا» که در دوم ماه مه 2007 تنظیم شده است و در بیستم مارس 2009 اصلاح شده و تاکنون مبنای عمل ایالات متحده در جهان است.
در این آییننامه، که مصوب ارتش آمریکاست و در صفحه نخست آن، آدمیرال نیروی دریایی «ام.جی.مولن» آن را ابلاغ کرده است، نکات حیرتانگیزی از نگاه ایالات متحده به جهان دیده میشود. این آییننامه را در فضای سایبر به سادگی میتوان یافت، چون دکترینها فاقد طبقهبندی امنیتی هستند و همچون قانون اساسی هر کشور، در دسترس عموم قرار میگیرند. در متن ابلاغیه این آییننامه که مبنای عمل امپراطوری آمریکا در جهان است، دریاسالار مولن، نسبت استراتژی امنیت ملی و استراتژی نظامی ملی را با دکترین نیروهای مسلح آمریکا، مورد اشاره قرار داده است. یکی از نکات شگفتانگیز موجود در این سند ملی آمریکا، مربوط به نسبت ارتش آمریکا با سازمان ملل متحد است.
منبع: هفتهنامه 9 دی، شماره دوم 18 دیماه 1389
18 دی 1389 - شماره دوم هفته نامه 9 دی
هو الحکیم
من، آدمیرال مولن، سازمان ملل را اداره میکنم!
روز چهارشنبه 8 دیماه 1389 یک خبر مهم، اما عادی شده و تکراری، در رسانههای غرب و سپس کشورهای جهان اسلام، انعکاس پیدا نمود: « آمریکا هشدار داد، هر قطعنامهای که علیه اسراییل در سازمان ملل مطرح شود، بلافاصله توسط ایالات محتده وتو خواهد شد.»
این خبر مهم و تکراری، در شرایطی که رژیم صهیونیستی تعهدات خود را در مذاکره با دولت محمود عباس زیرپا نهاده و به شهرکسازی و یهودیسازی بیتالمقدس ادامه میدهد، ما را برآن داشت تا دلیل این دریدگی ایالات متحده را از حسن عباسی، رئیس مرکز بررسیهای دکترینال جویا شویم.
• آمریکا یک بار دیگر اعلام کرد هر نوع قطعنامه علیه رژیم صهیونیستی را وتو میکند. نمی-پرسم چرا، چون همه بر تعهد آمریکا به رژیم صهیونیستی واقف هستند. پرسش من این است که نسبت آمریکا با سازمان ملل چیست که اینگونه آن را ملک خود و ابراز هژمونی خود مینمایاند.
بله! بسم الله الرحمن الرحیم. خب، همان گونه که شما اشاره کردید، موضوع «وتو» قطعنامه ضد اسراییلی از سوی آمریکا در سازمان ملل موضوع روشن و شناخته شدهای است. آمریکا بارها چنین قطعنامههایی را وتو کرده است، که خود نافی دو ارزش(مورد ادعای) آمریکاست، یکی حقوق بشر، و دیگری مقولهی دموکراسی. در واقع با ایجاد حاشیهی امن برای رژیم صهیونیستی، توسط وتو قطعنامهها علیه اسراییل، به نقص سیستماتیک حقوق بشر پرداخته است. همچنین با استفاده از پدیده ناعادلانه «وتو»، عملاً مقوله دموکراسی به چالش کشیده شده و پدیدهی«وتو» به ابراز دیکتاتوری جهانی آمریکا تبدیل شده است. یادآوری میکنم که سایر کشورهایی که از اختیار«وتو» برخوردارند، یعنی روسیه، چین، انگلیس و فرانسه، هیچیک از پدیده ظالمانه«وتو» به اندازه آمریکا استفاده نکردهاند.
به پرسش شما میپردازم که در آن نسبت آمریکا با سازمان ملل را میجویید. در جمهوری اسلامی، قاعده این است که دکترین امنیت ملی، فوق دکترین دفاعی و همچنین دکترین نیروهای مسلح ایران است. اما در ایالات متحده آمریکا، این قاعده برعکس است، یعنی استراتژی امنیت ملی، و استراتژی نظامی ملی، تابعی از دکترین نیروهای مسلح ایالات متحده هستند. شما را ارجاع میدهم به «دکترین نیروهای مسلح آمریکا» که در دوم ماه مه 2007 تنظیم شده است و در بیستم مارس 2009 اصلاح شده و تاکنون مبنای عمل ایالات متحده در جهان است.
در این آییننامه، که مصوب ارتش آمریکاست و در صفحه نخست آن، آدمیرال نیروی دریایی «ام.جی.مولن» آن را ابلاغ کرده است، نکات حیرتانگیزی از نگاه ایالات متحده به جهان دیده میشود. این آییننامه را در فضای سایبر به سادگی میتوان یافت، چون دکترینها فاقد طبقهبندی امنیتی هستند و همچون قانون اساسی هر کشور، در دسترس عموم قرار میگیرند. در متن ابلاغیه این آییننامه که مبنای عمل امپراطوری آمریکا در جهان است، دریاسالار مولن، نسبت استراتژی امنیت ملی و استراتژی نظامی ملی را با دکترین نیروهای مسلح آمریکا، مورد اشاره قرار داده است. یکی از نکات شگفتانگیز موجود در این سند ملی آمریکا، مربوط به نسبت ارتش آمریکا با سازمان ملل متحد است.
در صفحهی VII-8 دکترین نیروهای مسلح ایالات متحده، نمودار CMOC آمده است
که ترکیب تجسمی و فرضی از یک مرکز عملیات نظامی – غیرنظامی را به تصویر
کشیده است. این نمودار، در راستای منافع ملی آمریکا، یک مرکز عملیات نظامی –
غیرنظامی را برای یک صحنه اقدام منطقهای یا جهانی معرفی میکند. ترکیب
فرضی که برای مرکز CMOC معرفی میشود، پنج حوزه را دربرمیگیرد که یکی از
آنها، سازمان ملل متحد است. در ترکیب فرضی CMOC ارتش آمریکا، سازمان ملل به
عنوان یکی از بازوهای آن، نقشآفرینی کرده و نهادهایی چون «برنامه جهانی
غذا»، «دپارتمان عملیات آشتیبانی سازمان ملل»، «کمیساریای عالی پناهندگان»
و ... در خدمت CMOC آمریکا قرار دارند. در یک ضلع دیگر از اضلاع
پنجگانهی CMOC ارتش آمریکا، سازمانهای غیردولتی بزرگ NGOs قرار دارند.
از سازمانهای غیردولتی!! شاخص در این نمودار که بازوی ارتش آمریکا در CMOC
هستند، سازمان پزشکان جهان (بدون مرز)، و کمیتهی نجات، و حتی سازمان
حمایت از کودکان را میتوان دید.
از منظر طرحریزی استراتژیک، معنی نمودار CMOC این است که ارتش آمریکا در
هر منطقهای از جهان که قصد انجام عملیات نظامی داشته باشد، یک چنین مرکزی
ایجاد کرده و یکی از «یکان»های ارتش آمریکا، سازمان ملل متحد و نهادهای
تابعهی آن هستند. در واقع آدمیرال مولن، در این سند با صدای بلند جار زده
است که «ایها الناس! من آدمیرال مولن، سازمان ملل و همهی NGOs جهانی را به
عنوان یکانهای تحت امر خود، سازماندهی کرده و به کار میگیرم. آیا شما
در مورد امپراطوری میلیتاریستی و نظامی، که یک جزء آن سازمان ملل است،
تردید دارید؟!!»
• من مبهوت شدم، نمیدانم که چه پرسش دیگری را مطرح کنم! واقعاً آمریکا در
فرضیات نظامی خود سازمان ملل را تابع طرحهای پنتاگن میداند؟!
بله. توصیه میکنم که شما گشتی در فضای سایبر بزنید، و سند 2009 دکترین
نیروهای مسلح آمریکا را تهیه کرده و به تعبیر هنرپیشههای تلویزیون، «حالشو
ببرید!» آنگاه راز برای شما گشوده می-شود که چرا ایالات متحده بیپروا از
وتوی قطعنامهای که علیه رژیم صهیونیستی مطرح شود، سخن می-گوید.
منبع: هفتهنامه 9 دی، شماره دوم 18 دیماه 1389
۹۲/۱۰/۰۸